27 Juli 2006

درخواست نا مشروع کارتر از شاه فقید ایران



نوشته آلن پیتر
ترجمه پری صباحت

شواهدی قوی بدست آمده است که پرزیدنت قبلی آمریکا جیمی کارتر تقاضای پول نامشروع برای رفقای سیاسی خود از شاه ایران داشته است. عدم موافقت شاه میتوانست بخوبی موجب رهبری کارتر به تصمیم در براندازی شاه ایران از مقام خود بشود.1
رابطه بین نابودی حکومت شاه – که مستقیمأ قابل اسناد به عمل کارتراست - و جنگ ایران وعراق که بیش از یک میلیون کشته و زخمی در هر دو طرف بجای گذاشت ومتعاقبأ به خیزش اسلام رادیکال و تروریستی منجر شد اطلاعات جدیدی است که بسیار قابل توجه است.1
احساس ضد شاه کارتر وقتی مشتعل شد که او یک گروه چند نفری از دوستانش را از ایالت خود جورجیا با قرار قبلی برای ملاقات با اعلیحضرت که مستقیمأ از کاخ سفید و بنام کارتر درخواست شده بود به تهران فرستاد .1
بطوریکه امیر عباس هویدا نخست وزیر وقت به بعضی دوستان مورد اعتماد خود میگوید این گروه بازرگان به شاه گفتند که پرزیدنت کارتر مایل به عقد قراردادی است که قبلأ آنرا- بران&روت- برنده شده اند و مربوط به مقادیر زیادی ساختمان سازی است در بندر ماهشهر و کارتر مایل است این قرار داد با شرکت مذکور لغو شود و بعنوان یک محبت به شخص کارتر این قرار داد با مبلغی بالاتر از قرارداد قبلی یعنی ده در صد بالاتر با این عده تجار که از دوستان کارتر هستند بسته شود. این گروه تجار ده در صد را بعنوان سرپرستی و مدیریت برداشته و سپس کارساختمان سازی را به همان شرکت – بران&روت- با همان قیمتی که برنده شده واگذار میکنند. آنها مصرأ تأکید کردند که بدون سرپرستی و مدیریت این گروه پروژه مذکور به اشکالاتی در داخل آمریکا برخورد خواهد نمود که فعلأ قابل ذکر نیست وبا این گروه پرزیدنت سعی میکند خیلی کمک کند بعد هم به شاه گفتند که در این زمانی که از نظر سیاسی وضعیت این چنین خطرناک است شاه باید از محبتی که پرزیدنت کارتر بدینوسیله به او میکند شکرگزار باشد.1

بنا بگفته امیر عباس هویدا نخست وزیر وقت ایران بازرگانان جورجیائی شاه را مبهوت و نخست وزیر او را گیج و خاموش بر جای گذاشتند. علاوه بر آن عده از دوستان نزدیک که قبلأ ذکر شد در باره ریا کاری پرزیدنت کارتر میگوید که آنقدر در باره خدا و مذهب حرف میزند اما از طریق مامورین سری اقدام به اخاذی وباج سبیل گرفتن میکند.1
ده در صد درخواستی از بودجه بیلیونها دلار آبادانی در بندر ماهشهر پول هنگفتی بود که برای خدمتی غیر ضروری طلب کرده بودند. شاه مؤدبانه این سرویس غیر ضروری مدیریت و آن بودجه عظیم را رد کرد و
ظاهرأ این عمل او موجب تصمیم کارتر در براندازی او شد.1
کارتر نتیجتآ اجازه نداد گاز اشگ آور و تیرهای لاستیکی به ایران اعزام شود و یا ماشین های آب پاش به موقع برای جلو گیری از ازدحام مردم به ایران فرستاده شود در موقع شروع تظاهرات ضد شاه که معمولآ با تحریک سفارت شوروی در تهران انجام میشد. در بعضی بخش های ایران اندیشه هائی پیدا شده بود همچنانکه در بعضی اذهان آمریکائیان در آن زمان و بعد از آن موقع که اعمال بعدی کارتر در نتیجه بستگی به آن بوده است و یا تلقین اتحاد جماهیر شوروی که تمایل زیادی داشت از نفوذ دراز مدت امریکا که روسیه را از رسیدن به آبهای گرم اقیانوس هند ممانعت میکرد خلاصی یابد.1

شاه همیشه این خطر را احساس میکرد که دهانه تنگ خلیج فارس را با چند کشتی میتوان بست لذا طرحی برای ایجاد بندری آماده نمود که بتواند همه صادرات دریائی مملکت را تحمل کند.1
برعکس اتهاماتی که به او وارد میکردند در باره طرح بندر ماهشهر این پروژه میتوانست هزاران محصل را که از دبیرستانها فارغ التحصیل میشدند و دانشگاهی برای جذب آنان آماده نبود بکار گیرد. ابتدا کارگران پاکستانی و افغانستانی بکار گرفته میشدند و بتدریج که جوانان ایرانی وارد کار میشدند کار را از آنان تحویل میگرفتند. در این ضمن چهارچوب اصلی این طرحها قبل از موعد آماده شده بود.1
در اواخر فوریه 2004 معاون وزرات اقتصاد اعلام کرد که ایران به 18 بیلیون دلار سالانه احتیاج دارد تا یک میلیون از مردم بیکار را بکار گمارد. اولین سمینار مربوط به تهیه اشتغال که در دانشگاه امیر کبیر انجام گرفت تشکیلات خبری دانشجوئی در ایران میزان بیکاری را حدود سه میلیون اعلام نمود و برای مبارزه با آن 54بیلیون دلار پول براورد کرد.1
سی سال قبل شاه ایران برای حل این مشگل اقداماتی نموده بود که در انقلاب دست پرورده جیمی کارتر گم شد
ربع قرن بعد از سرنگونی حکومت شاه که گستردگی آن مربوط به پول و حمایت شوروی بود, اما مسخره اینجاست که بجای چپی های ملاها بر سر کار آورده شدند, اخطار آیت الله شریعتمداری که گفته بود ملاها آماده گی برای اداره مملکت ندارند توسط رئیس تشکیلات سرمایه گذاری در ایران طنین یافت
تاریخ نویسان هنوز مشکوکند که دلیل واقعی این عمل کارتر چه بوده است. زیرا همه کارهای او حتی بستن ستلایت در موقع غیر لازم روی کوبا تنها به نفع شوروی تمام شده است.1
انگلیس و کشورهای مشترک المنافع معتقدند که کارتر یک مأمور روسی بوده است. بطوریکه آنها 200 دیدگاه برای مشاهده مبارزات انتخابی او علیه ریگان بکار گرفتند و میخواستند بدانند که آیا روسها دارند ریاست جمهوری را برای جیمی کارتر میخرند؟
اینکه کارتر بر خلاف هر بینش عقلانی مهم ترین دوست آمریکا را در خاور میانه از دست داد در 25 سال بعد نشان داد که بضرر آمریکا بوده است.1
بنا به گفته هویدا نخست وزیر درخواست بعدی کارتر از شاه این بود که نفت ایران را در مدت 50 سال آینده با بشکه ای 8 دلار به امریکا واگذار کند و به شاه گفته شد در این زمان خطرناک از نظر سیاسی اگر میخواهی از پشتیبانی آمریکا برخوردار باشی باید این کنترات را امضاء کنی.1
شاه ایران که هرروز مورد فشار تازه ای از طرف کارتر قرار میگرفت باور نمی کرد امریکا بتواند دوست خوب خود را در خاور میانه که بعد از اسرائیل بهترین دوست او بود به این آسانی توسط کارتربی ثبات کند . و سعی میکرد وضع خود را برای او تشریح کند که اولأ تمام ذخیره ایران 50 سال نخواهد بود که او یک قرار داد 50 ساله برای تحویل نفت به آمریکا امضاء کند , ثانیأ تا چند سال دیگر کارخانجات پتروشیمی در بندرعباس براه می افتد و هر بشکه نفت پس از تبدیل شدن به محصولات پتروشیمی به مبلغ 1000 دلار ارزش خواهد داشت و این خیانت است که او قرارداد بشکه ای 8 دلار به بندد.1
مدافعین کارتر وقتی دیدند که اوچگونه موجب شد سلطنت در ایران فروپاشد گفتند که او فقط قصد داشته است در موقعیتی که وضعیت سیاسی بسرعت رو بخرابی بود منافع آمریکا را حفظ کند. اما وقتی شاه را از تخت سلطنت سرنگون کرد سعی نمود با جریان گروگان گیری پیروزی خود در انتخابات دوم را تضمین کند.1
شایع است که کارتر طی مذاکراتی خواسته بود که گروگانها را به مدت 444 روز تا نوامبر 1980 نگهدارند تا او از آن استفاده کند اما ریگان طرح او را از هم پاشید و روی دست او بلند شد
دانشجویان تند گرا که اغلب به جای دانشجو راننده تاکسی بودند توسط یک ملا که روی سقف یک فولکس واگن با یک دستگاه فرستنده گیرنده رادیوئی حرکت دانش جویان را تنظیم میکرد وگاهی دستور میداد تند تر و یا کندتربروند هدایت میشدند یکی از دانشجویان گوش بزنگ بعدأ در لندن موضوع را تعریف کرده بود او گفته بود که پرسیدم چرا دارد اینقدر معطل میکند گفت دستور است که به سفارت آمریکا وقت کافی برای از بین بردن مدارک لازم داده شود و ضمنأ سه نفر از سران سفارت باید در آن موقع دروزارت امور خارجه باشند تا بدست مردم عادی نیافتاده بلکه توسط سفارتخانه توقیف شوند .1
از سفارتخانه به وزارت امور خارجه و از آنجا به ملای مربوطه توسط همان فرستنده دستور رسید که اکنون آماده اند. از ملا پرسیدم چرا جمهوری اسلامی اینقدر خود را مقید میکند که از شیطان بزرگ اطلاعات بخواهد و او جواب داد این کار را بازرگان نخست وزیر انقلاب با جیمی کارتر هماهنگ کرده و این لازم است برای اینکه برنده شدن کارتر در ترم بعدی انتخابات تضمین شود زیرا جیمی کارتر شاه را معزول نمود وبه ما کمک کرد حالا ما به او کمک میکنیم.1
در 1978 وقتی کارتر مشغول بر اندازی محمدرضاشاه پهلوی بود آیت الله شریعتمداری بهر کس که حاضر بود به او گوش فرا دهد میگفت نگذارید آیت الله روح الله خمینی به رهبری ایران منصوب شود و رژیم جمهوری اسلامی که اسلامی مطابق سلیقه خمینی است بر این کشور مسلط شود. آیت الله شریعتمداری میگفت ما ملاها اگر به حکومت برسیم مانند فواحش ارنهوت رفتار خواهیم کرد. ما هیچ تجربه ای برای اداره یک کشور مترقی نداریم و همه آنچه با این قیمت گران بدست آمده را از دست خواهیم داد.1
پرزیدنت کارتر بهر اعتراضی جواب میداد که آیت الله خمینی یک مرد خداست همچنانکه او خود هم یک مرد خدا است و او میداند با یک روحانی چگونه صحبت کند. او به قم خواهد رفت و تنها بعنوان مشاور مهدی بازرگان که یک حکومت سکولار و محبوب ضد شاه درست میکند عمل خواهد کرد. بسیاری از مقاماتی که در حکومت او خواهند بود تحصیل کرده آمریکا بوده و انتظار است که طرفدار ما باشند.1
اشتباه کارترتوسط گروهی مشاوران در دستگاه اومشتعل شد که مایل به اجرای طرح کمربند سبز اسلامی بودند برای بر هم زدن شوروی بی دین به نفع اسلام . بتدریج معلوم شد تمام 30 سناریوئی که به کارتر داده شده بود در مورد خمینی اشتباه از کار در آمد وآنچه دستگاههای جاسوسی کارتر در باره خمینی نه از نظر مذهبی و نه از نظر سیاسی به او گزارش داده بودند غلط بود.1
امروز آیت الله العظمی علی سیستانی رهبر شیعه ها که در عراق مقیم است با همان مشکل شریعتمداری روبرو است و شعیان جهان را به آرامی رهبری مذهبی میکند بجای اینکه مستقیمأ به حکومت بپردازد. همطراز سیسانی محمد باقر صدر که پیرو خمینی بود توسط صدام حسین در 1999 کشته شد. پسر او مقتدا صدر هم از نظر رهبریت مذهبی و هم از نظر پیروان باندازه کافی نیست که بتواند با سیستانی مقابله کند اما عده ای پیروان شرور دارد که با گذشت زمان بیشتر میشوند.1
شواهد نشان میدهد که او منتظرماه جون سال 2004 است که قدرت به عراق تحویل داده میشود تا حمله نظامی خود را با کمک رهبران مذهبی ایران که وارثان خمینی هستند شروع کند. اگر خطوط موازی بین سالهای 1970-80 را با سال 2004 مقایسه کنیم بوضوح میبنیم که آنها بسیار روشن تر از امریکائی ها نقشه ای کشیده اند که وارثان ریگان و بوش شانس موفق شدن نداشته باشند


نویسنده این مقاله آلن پیتر تا سال 1979 در زمان شاه در ایران بوده و بعد هم در موارد امنیتی ایران تا
سال 2004 کار کرده است

02 Juli 2006

شمشیر ما، بابک وار ، از رو بسته شده است تا خاکمان را پس بگیریم


خمینی گفت آخوند یعنی اسلام و چند ده میلیون ایرانی، هم نوا، میگویند مرگ بر آخوند

اینکه قومی مفت خور و بیکاره بر آب و خاک نازنین ما ایران چیره گشته اند ، این را بر نمیتابد که ما فقط شاهدانی بی تفاوت باشیم و نسبت به تمام ظلم ها و بی کفایتهائی که در ایران عزیزمان، روا میگردد ، چشمان خود را ببندیم و بلیط های دوسره تعطیلات خود را به مقصد ایران، بر بدبختی نسل جوان فعلی و نسلهای آتی ترجیح بدهیم

معضل نخست، حضور تفکر مذهبی در ایران است، بایستی چهره دین و اسلام و آخوند و همه دکانداران دین ، از خاخام و پاپ و موبد و آخوند برای همگان هویدا گردد

آن پذیرش آخته به خونی که پسامد سلطه موبدان زرتشتی دوره ساسانیان ( با ردای سپیدشان )، تا حمله و تسلط عربهای موش خور ( با ردای سیاهشان )، همگی نتیجه حضور اقلیتی خود فروخته و اکثریتی نا آگاه هست

هر چند ایران بنا به خاصیت غیر قابل وصفش ، همه چیز را عوض میکند!1

وشکل شاهنشاهی پدر و پسر را به اسلام بخشید و سوشیانس خودش را تبدیل به مهدی کرد و با همه بی کفایتی اعراب ، حسین را ( که دعوایش با یزید بر سر یک زن بود! ) در میان آنان یافت تا جایگزین سیاوش سازد و بسیاری از آداب خود چون جشن نوروز را حفظ کرد ، مسلمان شد ولی عرب نشد

ایرانی نتوانست با قدرت اندیشه، خود را از شر دکاندار مذهبی رها سازد و متاسفانه با تجربه و خطای روشنفکر مأبانه و برنامه ریزی شده سال پنجاه و هفت ، مذهب در کنار قدرت را به راس قدرت نشاند و شاهد بدبختی امروزه مان هستیم، بدبختی بزرگی که بیشتر دامان نسل جوانی را گرفته است که هیچ دخالتی در اشتباه پدر و مادرهاشان نداشتند

در شهر لندن ، عده ای که هم از توبره میخورند و هم از آخور، با راه انداختن دکه های بی خردی و مذهبی سعی در تحمیق هر چه بیشتر مردم ساده و دل پاک ایرانی دارند

شدیدا به این گروه که دکانهایی چون سفره های رقیه و عباس و زینب و دیگر بی خاصیتها را راه انداخته اند و دیگر مفت- خورانی که یک روز شاهنامه میخوانند و یک روز قرآن و نوحه خوانی بر سر قبر مردگان ، اخطار میکنیم که تفاله های مذهبیشان را در کوله بار حماقتشان بریزند و دکانشان را در این شهر تخته کنند وگرنه چهره کثیف و کردارهای متفاوتشان را به لنز دوربین میسپاریم و در دسترس خاص و عام قرار خواهیم داد

دریوزگان مفت خور سفره های جمهوری اسلامی در مجمع های کثیف و تروریستی اسلامی هم بدانند که دوربینهای تیز بین ما ، رفت و آمد آنها را ضبط و در وقت لازم به حسابرسی و قضاوت آنها خواهد پرداخت

جمله ناقص تفکر هر کس برای خودش محترم است را با این جمله تکمیل مینماییم که تفکر هر کس برای خودش محترم است، تا زمانی که فضولی در زندگی خصوصی کس دیگری نکند و احترام هم متقابل باشد

زمانی که سر دختر هفت ساله در مدرسه به اجبار، روسری میپوشند، زمانی که دریا را چادر پوش کرده اند، زمانی که حق طبیعی زندگی را از انسان ها و خصوصا جوانان سلب کرده اند، زمانی که با وقاحت تمام و با این همه پیشرفتهای علمی ، هنوز خرافه های مذهبی را اصول جاری زندگی انسانها ساخته اند و عشق را شلاق میزنند، شادی را سر میبرند و ندا را در گلو خفه میکنند، ما را یارای نظاره گر بودن نیست

نگوئید با نام اسلام این کارها را میکنند! ، بلکه این واقعا خود اسلام است، مگر نماینده ای بهتر از آخوندها برای اسلام سراغ دارید؟ دیگر شمشیر ما ، بابک وار ، از رو بسته شده است

با کوله باری از تجربه وارد این گود شده ایم و هر چند، یک روز با ایده دین سپید، در مقابل دین سیاه، وارد شدیم تا آهن ، آهن را ببرد ، ولی خیلی زود تشخیص دادیم که در حال پرورش ماری در آستین خود بوده ایم

تنها راه خرد ورزی، آموزش علمی و زدودن پیرایه های متعفن تفکر مذهبی از عادتها، نوشتار، گفتار و کردار و اندیشه هامان است که ایران مترقی و آزاد را در پس گذشت چند دهه برای ما به ارمغان خواهد داشت

قرآن کتاب داستانی سرشار از اشتباهات فاحش، ونقض حقوق طبیعی انسانی است، همانگونه که انجیل و تورات و اوستا و اصول سرخ دیکتاتوری پرولتاریا ، راهگشای فردای ما نبوده اند و نخواهند بود

هدف ما آزاد اندیشی و خرد ورزی انسان است و نه اینکه با هر گونه ایدئولوژی وحتی سرخ گونه اش ، راه تفکر و انتخاب ازانسان سلب شود. انسان زندگی میکند تا آزاد باشد نه بنده و گوسفند و تقلید کار

قفل فردا با کلید دیروز هر گز باز نخواهد شد و دیگر آویزه های خرافی مذاهب ، داروی بیهوشی خرد انسان نخواهد بود. زمان پویش و پرسیدن چرا، از خود است. چرا ؟

راه درازی در پیش است و مردانه راه در گام گذاشته ایم و دست یاری شما را صمیمانه میفشاریم تا در فردای روز بزرگ ، شاهد آزادی ایران عزیزمان باشیم

زمانی که یک اصل بدیهی بخواهد پذیرفته شود سه مرحله را پشت سر میگذارد

نخست با آن به شدت مخالفت میشود، سپس مورد تمسخر واقع میگردد و در مرحله آخر پذیرفته میشود

به دولت نامردان و نامرادان جمهوری اسلامی، شدیدا اخطار میکنیم که خشم ما را بیش از این بر نیفروزید، تا شما را برای داوری و بخشش فردای روز بزرگ، نگاه داریم، وگرنه در روز بزرگ هر تیر چراغ برقی در ایران متحمل وزن و تاریکی وجود آخوندها و ایادی مفت خورشان به صورت حلق آویز خواهد شد و دیگر حمایت دولتهای اروپائی هم به کارتان نخواهد خورد



تا روز بزرگ و دیدار رو در روی ما با دشمن خانگی و با تلاش برای آینده ای روشن و سربلندی ایران ویرانمان آرشید و همرزمان مبارزه میکنند برای به زیر کشیدن غرور سرکش انسانها