02 April 2007

هشداری بخودمان

سیاست هویج و چماق،1

نوکران بیگانه در لباس استادان دانشگاه ...، 1

و آینده ایران


در موقعیت مخاطره آمیزی که امروز کشور ما در آن قرار دارد هشداری بخودمان ضروريست، چرا که ايرانمان در موقعیت بسیار حساس و خطرناکی قرار گرفته است. از یکسو کشورهای غربی و در راس آن امریکا بطور طبیعی بدنبال منافع خود هستند و از سوی دیگر هم جمهوری اسلامی بدنبال تضمین برای ادامه حکومتش؛ و در هیچ کجای این معادله نه از منافع ایران خبری است و نه از آینده ای برای جوانان و مردممان که سالهاست در زیر فشار طاقت فرسای این حکومت قرار دارند.1


در داخل ایران

گروههای ائتلاف حکومتی بر علیه یکدیگر وارد کارزار شده اند،1

رئیس تشخیص مصلحت برای مصلحت خود و اعوان و انصارش به توطئه های بیشتری مشغول است،1

رئیس گفتگوی تمدن ها با هزینه بیت رهبری در کلیساهای کشورهای مختلف به دلالی و واسطه گری اشتغال دارد،1

تعدادی را هم بدیار غرب و خاصه امریکا راهی کرده اند که بازی رفراندوم و حقوق بشر را برای جلوگیری از هم بستگی ایرانیان خارج از کشور براه بیاندازند؛

و بقیه هم به نسبت فرومایگی خودشان هر یک با شکلی از تزویر و ریا به خدعه و نیرنگی دیگر که در نهایت هم هدف مشترک همه آنها بازگشت بقدرت و هم نگهداری حکومت است برای چپاولی بیشتر.1

در خارج از ایران نیز مامورانی که پیشترها لقب "آشپز"، "دربان"، "درشکه چی" و...، را یدک می کشیدند امروز در کسوت استادی دانشگاه، رئیس فلان مرکز تحقیقاتی، رئیس روابط آشتی و دوستی ایران و ...، همچنان در انتظار هر تکه استخوانی که از سوی قدرت ها پرتاب شود بدریوزه گی ایستاده اند که از پیش کسوتان خودشان یعنی همان آشپزها و دربان ها و درشکه چی ها عقب تر نباشند وبانجام وظیفه مشغول شوند.1

مردم ایران نیز که ناامیدی و یاس دوران هشت ساله اصلاحات گریبانشان را رها نکرده است همچنان وحشت زده از ریسمان سیاه و سفید واهمه دارند و در این آشفته بازاراست که باید این سئوال کلیدی را مطرح کرد که امروز و در این وانفسا چه" باید کرد؟"1

امروز برای ما ایرانیان"چه باید کرد"، مبحث بسیار پیچیده ،گسترده و قابل تامل فراوان گشته است چه باید کردی که امروز ما و فردای بچه هایمان بدان گره خورده است چه باید کردی که در سالهای دراز قرن بيستم و خاصه در این دوره سیاه کنونی پاسخی برای آن نبوده است.1

امروز در حالی که ایرانیان و قدرت های بزرگ جهان منافع مشترکی پیدا کرده اند، بهترین زمان برای دوباره اندیشیدن است که بتوان برای رهائی از حکومت استبدادی مذهبی جمهوری اسلامی کمر همت بست، طرفه زمانیکه ممکن است اگر از دست برود یکبار دیگر جمهوری اسلامی با فروش باقیمانده ایران به سازشی ننگین تر از قردادهای گلستان و ترکمانچای برسد - همانگونه که آخوندهای آن زمان نیز همان کردند.1

ا"چه باید کرد" ما، امروز و بیش از هميشه، به نحوه برخورد و عملکرد تمامی ما ایرانیانی باز می گردد که فارغ از هر نوع اختلافی بتوانیم "باهم" و با "حق داشتن اختلاف در فکر و عمل" بر بودن و موجودیت ایران و نبودن تمامیت، موجودیت و کلیت رژیم جمهوری اسلامی به گفتگو بنشینیم و سپس به عمل بپردازیم.1

زمان بسیار تنگ است و اجازه ندهیم تاریخ، ما را بیشتر از این مورد بازخواست قراردهد.1


انجمن پژوهشگران ايران

4 Kommentare:

Anonym hat gesagt…

سيد عزيز
به حق نوشته اي ، اگر كمي نظر كنيم به كجا ميرويم ، آنگاه به راحتي ميتوان ضمن قبول حق مخالفت براي ديگران ، با هم به چه بايد كرد فكر كنيم
مهمترين سخن همان است كه آورده اي ، اتحاد در عمل با قبول اختلاف در راي
ظاهرا دشوار است اما راهگشا

Anonym hat gesagt…

بسیار بجا و نیک گفته ای،
پرتوان و پایدار باشی.

Anonym hat gesagt…

frood fouladvand = azadee

تـــــرنـــٌــــم hat gesagt…

آگاهان بر این عـقیده هـستند که دیگه کاری هـم نـمیـشه کـرد